پیرایش فردین

بخشی از تاریچه

سالن پیرایش فردین

:
شغل های زیادی را برای آینده خود پیش بینی کرده بود م مثلا صاف کاری ، در و پنجره سازی و آلومینیوم ، قنادی و دست فروشی در شهرستان حتی در تهران ، شاگرد شوفری و در نهایت کشاورزی هیچ کدام فراخور حال بنده نبود و در نهایت موقع خدمت رفتنم شد
در انجا دوستی پیدا کردم که درمانگاه یگان خدمتی در دست آن بود و او به من آموزش پزشک یاری را یاد داد و در دوران سربازی دکتر یگان شده بودم و در همان جا با

آرایشگریگان

تبادل تجربه کردم من به او تزریقات یاد دادم و او هم اشتیاق من را برای

آرایشگری

زیاد کرد
وقتی خدمت سربازی تمام کردم دنبال

آرایشگری

رفتم و از آنجایی که پولی برای

آموزشگاه

نداشتم شاگردی در یکی از

آرایشگاه

های خوب تهران(

آریشگاه نیک

) با شاگردی شروع به کار کردم بعد از یک سال و نیم تازه وارد شده بودم که رفتم پیش یکی از

آرایشگران

خوب خزانه بخارایی وقتی یکی دوتا از مشتری های انجا را اصلاح کردم وقتی دوست همکارمان که صاحب کارمان باشد وقتی کارم را دید گفت تو هنوز هیچی بلد نیستی اگر تمایل به ادامه دادن این کار داری باید تا شیش ماه تمام مشتری هایی که اصلاح میکنی باید تحت نظر من باشد و در ضمن وقتی من کار میکنی تو باید تمام وقت کار من را نظارگر باشی و از آنجای که من علاقه زیادی به حرفه ارایشگری داشتم تسلیم اصول کاری او شدم و در ان سال به جز من سه تا همکار دیگه هم  داشتیم که از من بهتر بودن ، ولی بعد از شیش ماه که عروسی استاد کارم بود  یکی از ما 4 نفر باید ارایش دامادی اورا انجام می دادیم و بین ما 4 نفر با اینکه من تازه کار بودم من را برای اصلاح دامادیش  انتخاب کرد ولی کار و اموزش من به انجا ختم نشد و از انجایی که در این کار باید همیشه در دنیا به روز باشی من بعد از 30 سال اداره کردن سالن هنوز هم در حال اموزش هستم چون باید به روز باشم و بتوانم با همکاران دیگه در این حرفه رقابت کنم چون هرچه به روز تر باشی با موفقیت بیشتری در زندگی همراه خواهی بود .